عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد چالوس مطرح کرد جنگلهای شمال؛ بیرمقتر از همیشه
عضو هیئت علمی گروه جنگلداری دانشگاه آزاد واحد چالوس با اشاره به اینکه نیاز اقتصادی مهم ترین دلیل قاچاق چوب است، گفت: واقعیت جنگلهای شمال این است که دیگر رمقی برای آنها نمانده و باید فکری کرد.
عضو هیئت علمی گروه جنگلداری دانشگاه آزاد واحد چالوس با اشاره به اینکه نیاز اقتصادی مهم ترین دلیل قاچاق چوب است، گفت: واقعیت جنگلهای شمال این است که دیگر رمقی برای آنها نمانده و باید فکری کرد.
مجید اسحاقی در گفتوگو با ایسنا مازندران با بیان اینکه جنگل یک علم سه وجهی اقتصادی، اجتماعی و اکولوژیک است، اظهار کرد: اگر مدیری بتواند سه مقوله اقتصاد، اجتماع و اکولوژی را همزمان باهم پیش ببرد، مدیر موفقی خواهد بود و در صورتی که هرکدام از اینها به نوعی دچار آشفتگی شوند مدیریت در عرصه منابع طبیعی دچار اختلال می شود.
وی در پاسخ به این پرسش که چرا در ایران و به ویژه شمال کشور، قاچاق چوب به فراوانی دیده می شود، تصریح کرد: بخش زیادی از نیاز روزمره جنگلنشینان و یا مردمانی که در حاشیه جنگل زندگی می کنند مانند سوخت، درآمد و حتی استفاده از محصولات فرعی آن موجب می شود تا قاچاق چوب در این مناطق افزایش یابد.
عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد چالوس خاطرنشان کرد: همچنین تا پیش از سال 80، برخی شرکتهای خارج از منطقه، با نشانهگذاری درختان، آنها را قطع و از منطقه خارج می کردند که این امر نیز آسیب فراوانی به شمال کشور و جنگل وارد کرد چرا که از چوبی که باید در مازندران استفاده میشد و سود آن به جنگلنشینان بر میگشت به سایر نقاط ایران تعمیم داده میشد.
اسحاقی با بیان اینکه سود حاصل از سرمایه بومی مردمان شمال در قسمت های مرکزی ایران تبدیل به کارخانه مبلسازی و چوب شده است، تصریح کرد: در سال های 1280 تا 1290 غالبا درختان "شمشاد و بلوط" که چوبهای بسیار مرغوبی بودند و شمشادی که در حال حاضر در حال از دست رفتن است از سوی شرکتهای خارجی یونانی و انگلیسی قطع می شد و حتی چوبهای بسیار مرغوب "بلوط" به فرانسه و سایر کشورهای اروپایی صادر و از آن بشکه تهیه می کردند.
وی ادامه داد: از سال 1338 که نخستین طرح مدون و علمی جنگلداری در منطقه "گلبند ویسر" آغاز به کار کرد، برداشت چوب به صورت صنعتی و مدرن تر شد که در این سالها بیشتر چوبهایی راش، ملج و بلوط مدنظر قرار گرفت.
عضو
هیئت علمی دانشگاه آزاد چالوس با اشاره به اینکه درخت راش در یک فرایند 300 ساله قابل
برداشت می شود، تاکید کرد: درختی که 80 تا 90 سانت قطر دارد بیش از 200 سال از عمر آن می گذرد، بنابراین کسی که چنین درختانی را برداشت
می کند حاصل زحمات یک گونه درختی با بیش از 200 سال را بدون اینکه هیچ هزینه ای برای
آن پرداخت کند، برداشت کرده است.
*نیاز اقتصادی مهم ترین دلیل قاچاق چوب
اسحاقی در ادامه با بیان اینکه درختانی که در سال 1370 برداشت می شد سود زیادی را به همراه داشت، افزود: بسیاری از شرکتها تمایل داشتند که در جنگلها بهره برداری کنند و از سویی هیچ چیزی عاید روستانشینان و شهرهای اطراف جنگل نمی شد بنابراین جنگل نشینان و مردمان بومی روز به روز دستشان از سود کوتاهتر می شد و برای ارتزاق مجبور می شدند به سمت کارهای غیرقانونی همانند قاچاق چوب بروند چرا که سهم این مردم توسط شرکتهای چوب به مناطق دیگر انتقال داده می شد.
وی خاطرنشان کرد: اگر درصدی از درآمد حاصل از چوب به مردمان روستانشین و جنگلنشینان برمیگشت و یا کارخانه ای احداث و سرمایهگذاری صورت می گرفت جنگل نشین و کسی که در حاشیه این مناطق زندگی می کرد، نیازی به قاچاق چوب نداشت.
عضو هیئت علمی گروه جنگلداری دانشگاه آزاد واحد چالوس قاچاق چوب را سازمانیافته ندانست و تصریح کرد: بر اساس بررسی های به عمل آمده آنقدر بدبینانه نمی توان گفت که قاچاق سازمان یافته است، بیشتر قاچاق چوب توسط افراد صورت می گیرد که الزاما متصل به جایی نیستند و برای ارتزاق روزمره به قاچاق چوب روی می آورند و مهمترین دلیل آن هم عدم بازگشت سرمایه است.
اسحاقی در ادامه با بیان اینکه تمامی چوبآلاتی که در جنگل وجود دارد قابل استفاده در صنعت است اما این چوب ها با توجه به نیاز یک کارخانه درجه بندی می شود، گفت: تمامی تولیدات جنگل در بخش چوب صنعتی و قابل استفاده است و در بخش هایی چون صنعت مبل و روکش، ذغال و یا تبدیل به خمیر در کارخانه های چوب و کاغذ استفاده می شود.
*جنگلهای منطقه بی رمقتر از گذشته
اسحاقی با مهم برشمردن طرح تنفس جنگل در احیای آن ابراز امیدواری کرد، این طرح هرچه سریعتر توسط مراجع ذی صلاح مصوب و اجرایی شود و اظهار کرد: واقعیت جنگلهای شمال این است که دیگر رمقی برای آنها نمانده است بنابراین از عرصه ای که توان ندارد و تولید چوب آن به حداقل رسیده است چه انتظاری می توان داشت.
این
استاد دانشگاه خاطرنشان کرد: تمامی بخش های جنگل این حالت را ندارند بلکه بخش هایی
از جنگل های شمال در قسمت های میان بند که راشستان هستند همچنان می توانند در تولید
چوب و بهره برداری کمک کار باشند اما نباید اجازه داد که به وضعیت جنگل های پایین بند
و بالابند دچار شوند.
*در طرح تنفس جنگل هیچ فرایندی از مدیریت جنگل تعطیل نخواهد شد
اسحاقی
با بیان اینکه در طرح تنفس جنگل، هیچ فرایندی از مدیریت جنگل تعطیل نخواهد شد، تاکید
کرد: در قانون حفاظت و بهره برداری جنگل ها، به حفظ، احیا و توسعه و بهره برداری اشاره
شده است اما متاسفانه در همه طرح هایی که تاکنون اجرا شد برعکس بوده است یعنی بهره
برداری در اولویت قرار گرفته در حالیکه طبق
قانون بهره برداری باید در رده چهارم باشد.
وی
با ابراز تاسف از اینکه برداشت های بی رویه و غیر اصولی نه تنها از کمیت کاست بلکه
کیفیت را نیز دچار آسیب کرده است، گفت: از سال 80 به بعد مجموعه سازمان جنگل ها به
این نتیجه رسید که باید روند مدیریت در جنگل دچار تغییر شود بنابراین روش تک گزینی
را مورد آزمایش قرار دادند که متناسب با شرایط رویشگاه باشد.
عضو
هیئت علمی گروه جنگلداری دانشگاه آزاد واحد چالوس ادامه داد: در طرح تنفس جنگل، حفاظت
و احیا در اولویت قرار می گیرد و هیچ طرحی از جنگل تعطیل نخواهد شد و تنها بهره برداری
به حداقل می رسد و اینکه شنیده می شود با اجرای طرح تنفس برخی طرح ها تعطیل می شود
اینگونه نیست، بلکه اولویت گذاری تغییر می یابد.
*تنوع گونه ای، پایداری و پویایی جنگل را تضمین می کند
اسحاقی
با بیان اینکه صرف وجود درخت در جنگل نمی تواند پایداری و پویایی آن را تضمین کند بلکه
تنوع گونه ای، پایداری و پویایی جنگل را ضامن می شود، اظهار کرد: یک تنوع زیستی شامل
مجموعه ای از گیاهان، جانداران اعم از حشرات تا پستانداران است و هر میزان این تنوع
در اکولوژی بیشتر باشد جنگل پایدار تر است، بنابرین باید به سطح قابل قبولی از پویایی
و پایداری برسیم تا جنگل را حفظ کرده و طرح تنفس به دنبال این موضوع است.
وی با اشاره به اینکه در حال حاضر استفاده از چوب آلات بیشتر جنبه تزئینی و تجملی دارد، تصریح کرد: همه افراد به مصالح با کیفیتی دسترسی دارند و به طور مثال فولادی که در ساخت و ساز به کار میرود تا سالهای طولانی مقاومت دارد اما چوب شاید پس از چند دهه کارایی خود را از دست بدهد، بنابراین استفاده از مصالح جایگزین در اولویت قرار گرفته است، حتی در روستاها نیز پوشش لت دیده نمی شود.
این استاد دانشگاه با بیان اینکه شمشاد، سرخدار، آزاد و ملج از گونه های با کیفیت هستند، یادآور شد: برخی از گونه ها دارای تراکم کمی هستند یعنی حجم خیلی کمی از مجموع گونه های شمال کشور را تشکیل می دهند که این امر یا بهواسطه ویژگی های اختصاصی گونه است و یا توسط بهره برداری های گذشته محدود شد.
اسحاقی ادامه داد: گونه هایی همچون شمشاد و ملج روند تجدید حیات و زادآوری آنها در طبیعت اندکی کند است اما توسکا و افرا شاید با سرعت بیشتری نسبت به گونه های سرخدار وشمشاد تجدید حیات کنند بنابراین می توان با استفاده از روشهای ژنتیک و اصلاح نژاد به روند تجدید حیات این گونه ها کمک کرد و آنها را در پروسه های جوامع گیاهی قرار داد.
وی با بیان اینکه در حال حاضر موسسه تحقیقات سازمان جنگلها و مراتع و همچنین سازمان جنگل ها در حال انجام روشهای ژنتیک و اصلاح نژاد هستند، گفت: متاسفانه برخی از این گونه ها همانند شمشاد که یک گونه بومی بوده است در حال تبدیل به گونه های آسیب پذیر هستند و توسط دو آفت و بیماری بلایت و آفت شب پره دچار طغیان شده که به آرامی مسیر نابودی را طی می کنند.
عضو هیئت علمی گروه جنگلداری دانشگاه آزاد واحد چالوس در پایان گفت: خوشبختانه جوانه و نهالهایی از این گونه در حال رشد هستند که امیدواریم این جوانه ها، نهالهای مقاوم در مقابل بیماری باشند و موسسه تحقیقات نیز در حال کار بر روی گونه های مقاوم شمشاد است.
ارسال به دوست